شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

رویاهای ما شب تاب هایی هستند که در آسمان ذهن ما می درخشند...

شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

رویاهای ما شب تاب هایی هستند که در آسمان ذهن ما می درخشند...

شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

اگر می شد اینجا نبود و جای دیگری بود، «شاید» خوب بود.
و همین «شاید» است که جا را تنگ می کند...

بایگانی

 

این روزها که می‌گذرد، غمگینم. نه بیشتر و نه کم‌تر از گذشته، که غم بیشتر و کم‌تر ندارد، وقتی هست، هست. سخت گذشته و می‌گذرد و دلم مدام آشوب است و مدام از خواب می‌پرم و مدام به کابوس‌هایم فکر می‌کنم و مدام می‌ترسم که از سیاهی سیاه‌تر هم وجود داشته باشد و خب می‌دانم که وجود دارد. چه کسی گفته که آدم از ندانسته‌ها بیشتر می‌ترسد؟؟ جهل، خودِ خودِ خوشبختی‌ست. همهء مصیبت از آنجا آغاز شد که دانستم.

 

 

* کاش نون نوشتن را نخوانده بودم. کاش هیچوقت هیچ چیز نخوانده بودم.

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲/۰۶/۰۶
شب تاب

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی